چهارشنبه، فروردین ۳۰، ۱۳۸۵

هستی 4

برنامه سکس سعید و من ادامه داشت. تقریباً یه روز در میون با یک کلکی محل کار رو دو در می کردیم و می رفتیم با هم دو سه ساعتی حال می کردیم. تو خونه دیگه با علی حال نمی کردم. یعنی اصلاً اون انقدر سرد بود که من هر کاری هم می کردم براش فرقی نداشت انگار نه انگار که شوهرمه! اما تو رابطم با سعید خیلی لذت می بردم. کم کم مشت و مال هم به سکس ما اضافه شده بود. سعید عاشق مشت و مال بود و من هم از دست مالی کردن بدن سعید لذت می بردم. همیشه تو قرارهامون سعید که زودتر از من به محل قرارمون می رفت لخت می شد و با یه شرت منتظر من می شد. من هم نزدیکای اونجا که می رسیدم بهش زنگ می زدم و اونم در برام باز می کرد که من بیرون معطل نمونم که تابلو بشه. بعد که وارد آپارتمان می شدم، سعید منو بغل می کرد و از همون جا با لب گرفتناش منو حشری می کرد. هر چند که لب دادن رو از خودم یاد گرفته بود. چون قبلاً بیشتر گاز می گرفت یا این که اصلاً دهنشو باز نمی کرد و فقط با لبش لبمو می بوسید. خلاصه این که بعد از لب دادن منو می برد تو اتاق و هر دو مشغول می شدیم. سعید از پشت دراز می کشید و من هم کم کم با نوازش از سر شونه و دستاش شروع می کردم به ماساژ. همیشه به حول و حوش کمرش که می رسیدم دیگه حسابی راست کرده بود و من هم شرتشو در می آوردم و همون طوری که خوابیده بود دستمو می بردم زیرشو، کیرشو براش می مالیدم. دیگه هر دو داغ داغ می شدیم و سعید یهو بر می گشت و شروع می کرد به لیسیدن من. از انگشتای پام شروع می کرد. آروم و با حوصله می لیسید و من هم احساس رضایت وصف نشدنی داشتم. کم کم میومد روی ساق پامو بعدشم بالاتر. به شرتم که می رسید، من خیس خیس بودم. با دندون یه ذره گاز گاز می کرد و با دست شروع می کرد به مالیدن کسم. بعد هم آروم شرتمو می کشید پائین و شروع می کرد به لیسیدن من. خیلی حال می کردم، به خصوص اون موقعی در حال لیسیدنم با یه دستش سینمو می مالید و دست دیگشم دور و ور کونم می ذاشت و یواش یواش انگشتشو می کرد توش. همیشه یه دور با لیسیدن منو به ارگاسم می رسوند و بعد نوبت من بود که به اون حال بدم. منم عاشق ساک زدنم و سعید هم همیشه موهای کیرشو خوب می تراشید تا من راحت تر بلیسمش. سعید عاشق این بود که من تخماشو بلیسم. یعنی حتی بعد از این که آبش هم میومد با چند ثانیه زبون زدن به زیر کیرش، دوباره راست می کرد. خلاصه سعید تحملش که تموم می شد با التماس صدام می کرد و می گفت: هستی بسه ... هستی بسه. این جملش نشون می داد که نوبت جر خوردنم شده و من هم عاشق این لحظه بودم. سعید منو می خوابوند و خودش جلوم زانو می زد. با چند بار تو کردن کیرش تا نصفه منو دیوونه می کرد و خیس خیس می شدم. بعد با نگاه حشریش که خیلی دوست داشتنی بود بهم می فهموند که حالش چقدر خرابه. آروم کیرشو تا ته می کرد توم و شروع می کرد. هر دومون از همون اول اینقدر حالی به حالی بودیم که با یه اشاره کارمون تموم بود. اما همیشه خودمونو نگه می داشتیم . بر عکس خیلی ها ما معتقد بودیم به جای چند بار سکس پشت سر هم، می شه با یه سکس طولانی خیلی بیشتر حال کرد. به خصوص که آب سعید هم وقتی سکسمون طولانی تر می شد هم بیشتر می شد و هم با شدت بیشتری می اومد. بعد من که طاقتم کمتر از سعید بود ازش می خواستم بشینه و به تخت تکیه بده تا من بشینم روش. با بیست، سی ثانیه قرار گرفتن تو این حالت کار من تموم بود. همیشه تو این مواقع، سعید سینه هامو می گرفت و تو دهنش می کرد. من هم دستامو می بردم لای موهام و باهاشون بازی می کردم. می دونستم این نقطه ضعف هر مردیه! وقتی تکون هام شدید می شد اون هم می فهمید که دیگه کار من داره تموم می شه و صداشو می برد بالا تا من هم بیشتر حال کنم. بعد، اون لرزش وصف نشدنی و لذت بخش می اومد سراغمو شل می شدم. سعید وقتی می دید دیگه شدت تکون های من کم شده عاشقانه می بوسیدمو ازم می خواست که به پشت بخوابم. این مرحله واسه هر دومون جذاب بود. خانومایی که این طوری سکس داشتن می فهمن من چی می گم! وقتی از پشت بخوابی و شکمت روی تخت باشه بیشتر از هر موقعی بزرگی یه کیر رو می تونی حس کنی. من هم عاشق این پوزیشن بودم و هم سعید هم همیشه دوست داشت موقع کردن لرزش کون منو ببینه. تو این حالت هم من دیگه فریاد می کشیدم. همیشه بعد از سکس با خنده می گفتیم همه همسایه ها هم فهمیدن ما داریم با هم حال می کنیم! آخه اگه بدونی چه لذتی داره اصلاً قابل توصیف نیست. سعید هم اگه من اوکی می دادم آبشو می ریخت توم و اگر هم نه تا آخرین لحظه اون تو نگه می داشت و یهو در می آورد و همشو خالی می کرد رو پشتم! پشتم که نه! از سوراخ کونم خیس می شد تا حتی روی موهام! دفعات اول من بهش گیر می دادم که چرا دیر در میاری چون ممکنه بریزه توم ولی اون بهم اطمینان میداد که به موقع در میاره. بعد هم بهش گیر می دادم که چرا می ریزی روی موهام اون بیچاره هم می گفت: هستی دست خودم نیست! تا اونجا میاد! من می گفتم: نه خیر تو مخصوصاً میایی جولو که بریزی رو مو هام. اما یه بار که با هم فیلم هم می گرفتیم دیدم واقعاً تقصیر اون بیچاره نبود! آب سعید چند برابر علی بود. از هیچ کدوم از دوست پسرهای قبل از ازدواجم هم چنین چیزی ندیده بودم. سعید واقعاً برای سکس معرکه بود
...
ادامه دارد